خط پایان...

عشق بازی ما با خدا...

بیا خدا را گول بزنیم،من باهاش حرف میزنم تو فاصله هارو بردار...

خط پایان...

سلام به همه دوستای گلم....

امیدوارم هرجا که هستین خوب سالم و سلامت باشین

این آخرین پست من تو این وبلاگه و دیگه برای همیشه میرم و در این وبلاگ مطلبی نخواهم گذاشت

تو این وب خاطرات بسیار خوبی داشتم و همشونو در گنجینه قلبم ذخیره میکنم و باهاشون زندگی میکنم...

مطالبی که من در این وب میذاشم حرفهای دلم بود به زبون دیگران و من خودم به بیشتر این حرفها عمل کردم...

همیشه به این وبلاگ سر خواهم زد به عنوان یک خواننده...نه به عنوان نویسنده...

در سال جدید بعد از تعطیلات با یه وب جدید و یک شخصیت جدید که میخواد از تجربه هاش ،خاطره هاش ،براتون بگه

آدمی که قراره تا به حال هرچیزی برای زندگی بهتر داشتن یاد گرفته رو به شماها یاد بده...

خیلی حرفا دارم که همه از حرفای من استفاده خواهند کرد تا آیندشونو طراحی کنن و به سعادت و خوشبختی برسند....

از همه دوستانی که اومدن مطالب رو خوندن و نظر گذاشتن برام تشکر میکنم...

اللخصوص از ساناز عزیزم که تا به حال بود ،خوند و نظر گذاشت....

سال تحویل شد...

برای همتون آرزوی سلامتی دارم....

ایشالا امسال سال پر از خوبی باشه براتون و با سالهای قبل بسیار فرق داشته باشه

آرزو میکنم سال پر از موفقیت داشته باشین...

آیندتونو زیبا طراحی کنید...و زیبا زندگی کنید...

و انسان شایسته ای برای خود و اطرافیانتون باشید...

در آخر این دو بیت شعر رو که عاشقشم تقدیم میکنم به بهترینم (ساناز)

 

دانی از زندگی چه می خواهم؟

من تو باشم، پای تا سر تو

زندگی گر هزار بار بود

بار دیگر تو...بار دیگر تو...

 

شاد باشید و شاد زندگی کنید زیرا شادی حق شماست...

 

در پناه حق موفق باشین...

 

رضا



نظرات شما عزیزان:

خودم
ساعت18:00---3 فروردين 1392
منم از مطالب خوبت تشکر میکنم... سال خوبی داشته باشی

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:

[ چهار شنبه 30 اسفند 1391برچسب:, ] [ 14:31 ] [ ساناز ] [ ]

آوازک